سفیه کیست

سفیه کیست

سفیه کیست؟

Mahmuod Esmaili

وکیل پایه یک دادگستری (مدیریت موسسه حقوقی آرازفرتاک )

سفیه کیست؟

تا به حال عبارت سفیه را شنیده اید؟ سفیه همان شخص غیر رشیدی است که در ماده ۱۲۰۸ قانون مدنی به آن اشاره شده است؛ به معنای شخصی که نمیتواند در امور مالی خود عقلانی تصمیم بگیرد و اقدامات مالی وی میتواند موجب ایجاد ضرر به خود یا دیگران شود. بنابراین توانایی مداخله در حقوق مالی خود را ندارد.حق تصرف و مداخله در امور مالی شخص، یعنی قدرت تصمیم گیری وی درباره اموال و دارایی اش و نحوه انتقال آن ها و تصرفات دیگر همچون بازسازی یک ملک. سفیه یا شخص غیر رشید از حقوق مالی برخوردار است اما حق تصرف در امور مالی خود را ندارد.

یعنی اگر آقای الف صاحب یک ملک و یک ماشین و دویست میلیون تومان پول است، پس از احراز محجویت و سفاهت وی در دادگاه نیز همچنان مالک آن ملک و اتومبیل و پول خواهد ماند اما اجازه ی اجاره ی ملک، ,فروش خودرو یا خرج آن پول را بدون اجازه ی قیم قانونی اش نخواهد داشت.

تفکیک معاملات افراد غیر رشید

اصول معاملات افراد غیر رشید به نقص اراده او مربوط است نه به عدم اراده او. در مورد دادوستد سفیه به تفسیر زیر حائز تفکیک می باشند:

•تملکات بلاعوض

اینگونه از معاملات با اشخاص غیر رشید درست است (براساس بخش دوم ماده ۱۲۱۴ قانون مدنی).

•تملکات بلاعوض

 از تفکیک معاملات افراد غیر رشید می توان به تملکات بلاعوض اشاره کرد. این گونه دادو ستد های سفیه بطلان است مگر با مجوز سرپرست یا قیم ولو با تملیک مجانی به هدف امور تربیتی و پرورشی باشد.

•معاملات معوض

اینگونه معاملات غیر نافذ محسوب می شود که با مجوز قیم یا سرپرست او درست می شود.

تکلیف امور غیر مالی بالغ چه می شود؟

صغیر بعد از رسیدن به سن بلوغ، در امور غیر مالی از حجر خارج می شود و به عبارتی می تواند امور غیر مالی (مثل نکاح) خود را شخصا انجام دهد و اصل بر صحت انجام این امور توسط او است مگر اینکه عدم رشد او ثابت شده باشد.

تکلیف امور مالی بالغ چه می شود؟

اموال صغیری را که بالغ شده است در صورتی می توان به او داد که رشد او ثابت شده باشد.بنابراین در مورد امور مالی بعد از رسیدن به سن بلوغ، اصل بر عدم رشد است و با توجه به موارد زیر، احکام متفاوتی صادر خواهد شد:

اگر آن عمل حقوقی که از سوی غیر رشید صورت می گیرد، صرفا نافع باشد:مثل زمانی که غیر رشید هبه ای را قبول می کند: آن عقد صحیح است و با اراده حقوقی سفیه معتبر است و نیازی به اذن و اجازه ولی ندارد.علاوه بر هبه، کلیه تملکات بلاعوض که صغیر ممیز در آنها فقط نافع می شود و چیزی نمی پردازد و تعهدات یکجانبه و بی عوض مثل قبول وقف، حق انتفاع، قبول هبه، صلح بلاعوض و حیازت مباحات، به دلیل اینکه صرفا نافع می باشند، با اراده حقوقی سفیه معتبر است و نیازی به اذن و اجازه ولی یا قیم ندارد.اگر آن عمل حقوقی که از سوی غیر رشید صورت می گیرد هم احتمال سود برای او داشته باشد و هم احتمال زیان:

مثل زمانی که فرد غیر رشید که قدرت تشخیص سود و زیان خود را ندارد، عقد بیعی منعقد کند که هم احتمال سود برای او می رود و هم احتمال زیان. اینگونه اعمال از سوی سفیه، غیر نافذ می باشد و تنفیذ آن بستگی به تنفیذ ولی یا قیم دارد که با توجه به رعایت مصلحت طفل صورت می گیرد اعم از اینکه این اجازه قبلا داه شده باشد یا بعد از انجام عمل

اگر آن عمل حقوقی که از سوی غیر رشید صورت می گیرد، صرفا مضر باشد:

مثل زمانی که غیر رشید هبه ای به دیگری می کند و به واسطه این هبه مالی از اموال او به دیگری منتقل می شود. این اعمال صرفا مضر هستند و حتی با اذن ولی یا قیم باطل و بلا اثر است.البته لازم به ذکر است در مورد هدایای متعارف از سوی صغیر ممیز که برای فایده معنوی دارد:

مثل هدیه به دوستان در جشن تولد، هبه غیر نافذ خواهد بود و با اذن ولی نافذ می گردد.

معامله سفهی:

معامله شخص غیر سفیه (عاقل، بالغ و رشید) که با توجه به خصوصیات و طبع آن، تصرف معامله کننده در اموالش به دور از عقل است. یعنی معامله از جنس معامله سفاء است، هر چند که خود معامل از سفهاء نیست.

حکم این معامله بطلان است.

مثل: صلح بلاعوض (صلحی که یک طرف آن مصالح یا صلح کننده، مال یا حق موجود یا محتملی را برگزار می کند، بدون اینکه متقابلا از طرف خود چیزی دریافت دارد. تمام دارایی به خویشاوندان یا غیر آن، به طوری که مصالح ( صلح کننده) تهیدست گردد و محتاج.

دلایل باطل بودن معاملات افراد غیر رشید

عقیده سازمان کل حقوقی با ملاحظه به ماده ۲۱۲ قانون مدنی براین است که معاملات افراد غیر رشید و غیر عاقل به واسطه نداشتن اهلیت باطل اعلام شده است. و در ماده ۲۱۲ قانون بیان شده است که داد و ستد محجورین موثر نیست. امکان دارد در آغاز فرض شود که میان این مواد اختلاف وجود دارد. در صورتی که اگر این مفاد را با ملاحظه به دیگر مقررات قانون مدنی در نظر گرفت این اختلاف اولیه نفی خواهد شد. چرا که در ماده ۱۹۰ قانون مدنی یکی از شروط اصلی درستی داد و ستد را داشتن شایستگی اعلام کرده است. در ماده ۲۱۲ قانون ذکر شده داد و ستد با افرادی که بالغ یا رشید نیستند به وسیله نبود اهلیت باطل گزارش شده است.

افزون بر این از مضمون ماده ذکر شده چنین برداشت می شود که طرف داد و ستد با این اشخاص دارای اهلیت است ولی چون با اشخاصی داد و ستد انجام داده است که شایستگی ندارند این داد و ستد بطلان به حساب می آید و مسئولیت باطل شدن داد و ستد متوجه کسی است که با این اشخاص وارد معامله شده اند. ولی ماده ۲۱۳ در خصوص محجورین به صورت عمومی است و با ملاحظه به اینکه که حجر در لغت به مفهوم بازداشتن و منع کردن است. محجور به فردی گفته می شود که از بکارگیری مال و اموال خود منع شده است. در فقه به شخص ورشکسته جهت مصلحت سایرین که از بکارگیری مال و اموال خویش منع شده است محجور نامیده می شوند امکان دارد قانون گذار به این اشخاص توجه کند زیرا که داد و ستد این اشخاص باطل به حساب نمی آید ولی از نظر اینکه به سود طلبکاران نیست غیر کارآمد است و چنانچه با اجازه آنها باشد موثر و موثق خوانده می شود.

تفاوت سفیه و سایر محجورین

 این اولین تفاوت سفیه با دیگر محجورین است که اگر مجنون یا صغیر غیر ممیز مالی را تلف نمایند ضامنمسئول جبران خسارت نخواهند بود اما این موضوع در رابطه با سفیه صادق نیست .

تفاوت دوم در رابطه با بحث محدودیت این اشخاص در امور مالی و غیر مالیشان میباشد. صغیر و مجنون نه در امور     مالی و نه در امور غیر مالی صلاحیت تصمیم گیری حداقل به تنهایی را ندارند.

برای مثال یک کودک یا یک مجنون اجازه ی فروش ملک و همچنین ازدواج را ندارند اما اقای الف که سفیه است اجازه ی فروش ملک خود را ندارد اما میتواند ازدواج کند! فقط درخصوص امور مالی متصل به ازدواج همانند مهریه قیم اقای الف است که تصمیم میگیرد! عجیب یا شاید اشتباه است اما قاعده ی جاری در حال حاضر همینست.

و اما تفاوت سوم:مجنون یا صغیر اگر اقدام به انعقاد قراردادی کنند، آن قرارداد کاملا باطل و بی اعتبار است. گویا که هرگز منعقد نشده است اما در موارد محدودی مثل بحث مرتبط با تاجر ورشکسته، وی میتواند دست به انعقاد قرارد بزند و ان قرارداد کاملا بی اعتبار نمیشود اما اعتبار گرفتن آن مشروط است به اجازه ی طلبکاران. درواقع آن قرارداد غیرنافذ است,موثر نیست مگر با انضمام مجوز طلبکاران و پس از آن معتبر تلقی میشود.

ازدواج شخص سفیه

همانطور که در ماده ۱۲۱۴ قانون مدنی مقرر شد:

تصرفات سفیه در امور مالی خود غیر نافذ می باشد، حال سوالی در این باره مطرح می شود که آیا سفیه می تواند در امور غیر مالی خود تصرف و دخالت نماید؟

در پاسخ باید گفت که از آنجایی که بسیاری از امور غیر مالی احتیاج به وجود رشد در اشخاص نمی باشد و از آنجای که شخص سفیه توانایی و درک در خصوص تشخیص خوب و بد را از یکدیکر دارا می باشد، می تواند در امور غیر مالی خود دخالت و تصرفات داشته باشد.اما یکی از مهم ترین امور غیرمالی در قانون مدنی ما، بحث ازدواج می باشد.در واقع در ازدواج امور مهریه، نفقه، اجرت المثل و… فرع در نوع و موضوع عقد می باشد.حال با توضیحات ارائه شده، شخص سفیه می تواند اقدام به انعقاد عقد نکاح حتی بدون اجازه ولی یا سرپرست خود نماید.البته لازم به ذکر است که این امر منافی اذن پدر و جد پدری در خصوص ازدواج خانم ها نخواهد بود.

رویه قضایی

فرد مستدعی صدور حکم حجر یا سفاهت، بدواً به دادسرا مراجعه می کند.دادسرا از طریق اداره امور سرپرستی که وظیفه مهم آن رسیدگی به امور محجورین (صغیر، سفیه و مجنون) و اموال بلاوارث است موضوع را به کارشناس خبره ارجاع و در صورت تشخیص سفاهت و کسب اطلاعات کافی در باب سفاهت، را به دادگاه جهت صدور حکم عدم رشد یا حجر و نصب قیم ارسال می کند.

در مرحله بعد ولی یا قیم با مراجعه به دادگاه عمومی حقوقی تقاضای ابطال معاملات محجور به استناد دادنامه صادره مبنی بر حکم اعلام حجر را تقاضا می کند.اگر ابتدای حجر از تاریخ قطعیت حکم حجر بوده و معامله پیش از آن تاریخ تحقق یافته باشد،دعوای بطلان معامله قابلیت استماع ندارد.چنانچه ابتدای تاریخ حجر در رأی مرقوم شده و معامله بعد از تاریخ مذکور تحقق یافته باشد،دعوای بطلان معامله قابلیت طرح در دادگاه را دارد

سفیه کیست

نظر خود را بنویسید

آخرین مطالب