اگر آدمی را هرگز دردی نمی رسید فارسی نهم
معنی درس چهاردهم فارسی نهم – پیدای پنهان
معنی درس چهاردهم فارسی نهم – پیدای پنهان
معنی کلمات و شعر و آرایه های ادبی فارسی نهم
معنی درس چهاردهم فارسی نهم – پیدای پنهان
درس 14 : پیدای پنهان
معنی کلمات درس چهاردهم فارسی نهم
احوال: جمع حال، حال ها اکرام: گرامی، بخشنده امور: جمع امر، کارها اندوهناک: غمگین بقا: دوام، زندگی پرداختن: در اینجا به معنی بیرون رفتن تامل: فکر کردن، دوراندیشی، اندیشیدن تدبیر: چاره اندیشی، پایان کارها را پیش بینی کردن تضرع: زاری کردن، حالت دعا و التماس تعالی: بلند پایه، بلند مرتبه توحید: یکتاپرستی جراحت: زخم طبیعت: سرشت، خلق و خوی طریقه: روش طعام: غذا طلب عافیت: درخواست سلامتی عبرت: پند عظیم: بزرگ علیم: دانا، دانشمند، آگاه غافل: ناآگاه، بی خبر فروغ: پرتو، روشنایی فواید: جمع فایده، سودها قائل: سخن گو، گوینده، کسی که به خطای خود اقرار می کند جمله: همه، همگی حاجت: نیاز حکمت: دانش، علم به حقایق اشیا حیا: خجالت، شرمساری متانت: سنگینی در رفتار، وقار و استواری مزار: جای زیارت، زیارتگاه مساکین: جمع مسکین، فقیران، بیچارگان مصلحت: خیراندیشی، نیک خواهی مصیبت: بلا، سختی بزرگ معاصی: جمع معصیت، گناهان معرفت: شناختن چیزی، علم و دانش معلوم: آشکار موافق: همراه، سازگار نبوت: پیامبری نفع: سود نمی داشت: خلق نمی کرد هاضمه: هضم کننده
معنی قسمت های دشوار درس چهاردهم
جهان، جمله، فروغ روی حق دادن حق اندر وی ز پیدایی است، پنهان
معنی: هم جهان جلوه ای از نور الهی است. آن قدر در آفریدهها جلوه کرده و آشکار است که ما از فرط آشکار بودن خدا نمی توانیم او را ببینیم.
ای مفضّل، به یاد کردن خلقت انسان. پس، عبرت گیر از آن معنی: ای مفضل از یادآوری آفرینش انسان شروع میکنم. پس از آن عبرت بگیر.
تفکّر کن ای مفضّل، در هم اعضای بدن و تدبیر آنها که هر یک برای هدفی و حاجتی آفریده شدهاند معنی: ای مفضل، دربار تمام اعضای بدن و تدبیر و اندیش آنها فکر کن که هر یک از این اعضا برای هدف و نیازی آفریده شدهاند.
حضرت فرمود: بپرس از ایشان که آیا این طبیعت که شما میگویید، علم و قدرت دارد بر این کارها یا نه؟ اگر گویند که علم و قدرت دارد، پس به خدا قائل شدهاند و او را «طبیعت» نام کردهاند؛ زیرا معلوم است که طبیعت را شعور و اراده نیست؛ و اگر گویند که طبیعت را علم و اراده نیست، پس معلوم است که این کارها از طبیعت بیشعور، صادر نمیشود. معنی: از آنها که کار اعضای بدن را به طبیعت نسبت میدهند، بپرس که آیا این طبیعت که شما میگویید دانش و قدرت و توانایی به انجام این کارها را دارد یا خیر؟ اگر آنها جواب دهند که علم و قدرت انجام این کار را دارد پس به وجود خدا اقرار دارند و فقط ظاهراً آن را طبیعت نام نهادهاند، زیرا معلوم و آشکار است که برای طبیعت شعور و احساس و ارادهای وجود ندارد و اگر بگویند که برای طبیعت علم و ارادهای وجود ندارد پس معلوم میشود که این کارها از طبیعت بیشعور به وجود نمیآید.
برای آنکه حرارت در دل جمع نشود که آدمی را تلف کند معنی: برای آنکه دمای بدن و قلب بالا نرود و باعث از بین رفتن انسان نشود.
اگر از این قوّهها حافظه را نمیداشت، چگونه بود حال او و چه خللها داخل میشد در امور و زندگانی و کارهای او معنی: اگر از نیروها حافظه را خلق نمیکرد، حال و روز انسان چگونه بود و چه آسیبهایی در زندگی به او میرسید.
پس، داده است خداوند علیم به آدمی آنچه صلاح دین و دنیای او در آنهاست و منع کرده است از آدمی، دانستن امری چند را که در شأن و طاقت او نیست دانستن آنها معنی: خداوند آگاه آنچه را که صلاح دین و دنیای انسان در آن است، به او داده است و آنچه را که طاقت دانستن آن را ندارد، از دانستن آن منع کرده است.
زیرا که چون آدمی را احتیاج به آب، شدیدتر است از احتیاج به نان معنی: چون انسان به آب بیشتر از نان نیاز دارد
و اگر آدمی را هرگز دردی نمیرسید، به چه چیز ترک میکرد گناهان را و به چه چیز تواضع میکرد برای خدا و تضرّع میکرد نزد او؟ معنی: اگر انسان درد را احساس نمیکرد، چگونه گناهانش از بین میرفت و با چه ابزاری به درگاه خدا زاری میکرد و افتادگی مینمود.
و به چه چیز مهربانی میکرد به مردم و صدقات مینمود به مساکین؟ نمیبینی کسی را که به دردی دچار شد، خضوع میکند و به درگاه خدا روی میآورد و طلب عافیت میکند و دست میگشاید به دادن صدقه؟ پس نمیبینی که حکیم علیم در هر امری، آنچه به عمل آورده، همه موافق حکمت است و راه خطا در آن نیست؟ معنی: با چه چیزی به مردم مهربانی میکرد و به بیچارهها و مردم صدقه میداد؟ آیا نمیبینی کسی را که به یک دردی دچار میشود، فروتنی و خضوع میکند و به درگاه خداوند راز و نیاز میکند و از خدا رستگاری و تندرستی میخواهد و دستش را برای دادن صدقه و کمک باز میکنند؟ پس آیا نمیبینی که خداوند حکیم دانا در هر کاری، آنچه به وجود آورده و آفریده است همگی موافق و همراه حکمت و دانش است و هیچ راه خطا و اشتباهی در کارهای خدا وجود ندارد؟
پس من شاد وخوشحال برگشتم به آنچه از معرفت مرا حاصل شد و خدا را حمد کردم. معنی: پس من شاد و خوشحال برگشتم و به خاطر آنچه از شناخت و آگاهی به دست آوردم. خدا را شکر کردم.
اگر آدمی را هرگز دردی نمی رسید فارسی نهم
نظر خود را بنویسید
آخرین مطالب
- طرز تهیه لواشک البالو
- تخت دو طبقه فلزی
- معنی اسم تیام
- آهنگ ای لشکر صاحب زمان ریمیکس
- ساعت افتتاحیه المپیک پاریس به وقت ایران
- آب و هوا کربلا
- آب وهوای ورامین
- ترازهای برتر قلم چی
- شماره 10
- کد تپ سواپ secure your crypto part 2
- سریال خواهران و برادران قسمت 407
- نات کوین رایگان
- سامانه ی سماح
- کارتون باب اسفنجی دوبله ی فارسی
- یه دلم میگه برم برم
- کاشکی دلم رسوا بشه
- هلیا فارسی
- زیر پای مادر
- بازیگر نقش رخساره در زیر پای مادر
- بهناز جعفری
- زائر سرای گل نرجس
- گل رز مشکی
- لیست پذیرندگان بانک مهر ایران
- افتتاح حساب پاسارگاد
- توجیح کردن
- یکسره کردن فن پراید
- تنها ارتشبد ایران
- فیلم سینمایی زن پادشاه
- دانلود فیلم شیطان وجود ندارد محمد رسول اف
- رتبه های برتر کنکور 1403
- اهنگ الو یه لحظه قطع نکن
- اهنگ بی انصافی نکن به قلب من بی احترامی نکن هایده
- اهنگ دادی قلب منو جلا
- غزاله شکور کیست
- کشمیری کیست
- همسر گلزار کیست
- اسکوات
- قیمت امتیاز وام رسالت
- شرایط وام 500 میلیونی بانک ملی
- وام ودیعه مسکن دانشجویی
- ماجرای مرد ژله ای
- خیاطی بدون الگو
- داستان واقعی ارغوان و سروش
- داستان مرد ژله ای شیراز
- آکادمی راه
- قیمت پراید در سال 1400
- رابطه تاکسیک یعنی چی
- اربعین 1403 چند شنبه است
- هوای تهران چند درجه است
- امروز هوا چند درجه است